پیشینه و اهداف: آموزش فراگیر از موضوعات چالش برانگیز نظام آموزشی است که هنوز برنامه ایی جامع برای تحقق جامع آن در نظام آموزشی کشور ما وجود ندارد. این مفهوم در بستر ادراکات و تجارب معلمان تفهیم پذیر و قابل اجرا خواهد بود. مطالعه حاضر به هدف تعمیق در دیدگاه و تجارب معلمان در زمینه چیستی و چگونگی اجرای آموزش فراگیر جهت دستیابی به شواهدی از اجرا و توصیفاتی از معانی آن و نیز ارائه راهکارهایی جهت تسهیل در اجرای آن انجام یافت.
روشها: این پژوهش، با رویکردی تفسیری و روش پدیدارشناسی انجام شد. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند از 12 معلم ابتدایی شهر سنندج که دارای بیش از 15 سال سابقه خدمت بودند به دست آمد و تحلیل شد. حاصل این تحلیل 4 مضمون اصلی و 14 زیر مضمون بود. همچنین با ترکیب همه مضامین، پدیده اصلی به عنوان توصیف نهایی از آموزش فراگیر به دست آمد.
یافتهها: مضامین اصلی شامل: 1-آموزش فراگیر به مثابه عدالت آموزشی، 2- تنوع و دوگانگی در عملکرد معلمان نسبت به آموزش فراگیر، 3- موانع ساختاری و نهادی در اجرای آموزش فراگیر و 4- تقویت زیرساخت های انسانی و آموزشی برای تحقق آموزش فراگیر است.